دلنوشت های خدائی
-
ما همه ی افق های معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کرده ایم . ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می یابد ، عشق را هم ، امید را هم ، شجاعت را هم ، و ..... آن چه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیده اند ما به چشم دیدیم . آن چه را که عرفای دل سوخته حتی بر سر دار نیافتند ، ما در شبهای عملیات آزمودیم ، ما عرش را دیدیم .
-
اینک پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند ، اما حقیقت این است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند ..... تو بگو کیست که زنده تر است ، شهید یا من و تو ؟ چیست که زنده تر است ؟ خاطرات جبهه و شهدا و شهادت یا روزهایی که من و تو واماندگان از قافله عشق یکی پس از دیگری می گذرانیم ؟
-
زندگی زیباست ، اما شهادت از آن زیباتر است ..... راز خون را جز شهدا در نمی یابند . گردش خون در رگ های زندگی شیرین است ، اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر است .
-
..... و آن گاه خون شهید جاذبه ی خاک را در هم خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روح شهید را به آن سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد . ..... سر مبارک امام عشق بر بالای نی ، رمزی است بین خدا و عشاق ..... یعنی این است بهای دیدار .