الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح فی زجاجه الزجاجه

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزهای خدا» ثبت شده است

وفات مادر ادب

حضرت ام البنین سلام الله علیها

حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها در کربلا حضور نداشتند و نکته‌ی مهم این است که با شنیدن خبر حادثه‌ی کربلا، بیش از اینکه نگران فرزندانشان باشند نگران امام زمانشان، یعنی حضرت حسین ابن علی علیه‌السلام هستند.

در این باره هم اشعار سوزناکی ایشان در رثای شهدای کربلا و چهار فرزند خودشان در بقیع می خواندند و می گریستند، که این حالات، حتی گریه دشمن سرسخت اهل بیت یعنی مروان حکم را هم درآورد. مروان حکم کسی است که دشمن اهل بیت علیهم‌السلام بود و به حاکم مدینه گفته بود حسین علیه‌السلام را همین جا گردن بزن! او که چنین موجود رذلی است ولی چنان تحت تاثیر سوز اشعار حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها قرار می‌گیرد که اشکش جاری می‌شود.


دریافت فایل صوتی بعثت خون

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عاشق رهبر

دهم محرم الحرام

مجلس دهم

شب عاشوراست امشب....
                در کربلا غوغاست امشب ....

سفینه اجل به سرمنزل خویش رسیده است و این آخرین شبی است که امام در سیاره زمین به سر می برد . سیاره زمین سفینه اجل است ؛ سفینه ای که در دل بحرِ معلق آسمان لا یتناهی ، هم سفر خورشید ؛ رو به سوی مستقرِ خویش دارد و مسافرانش را نیز ناخواسته با خود می برد .
ای هم سفر ، نیک بنگر که در کجایی! مباد که از سر غفلت ، این سفینه اجل را مامنی جاودان بینگاری و در این توهم ، از سفر آسمانی خویش غافل شوی .
نیک بنگر! فراز سرت آسمان است و زیر پایت سفینه ای که در دریای حیرت به امان عشق رها شده است . این جاذبه عشق است که او را با عنان توکل به خورشید بسته است و خورشید نیز در طواف شمسی دیگر است و آن شمس نیز در طواف شمسی دیگر و....
و همه در طواف شمس الشموس عشق ، حسین بن علی علیه السلام .... مگر نه این که او خود مسافر این سفینه اجل است ؟
یاران ! این جا حیرت کده عقل است ... و تا «خود» باقی است ، این « حیرت » باقی است . پس کار را باید به « می » گذاشت ؛ آن می که تو را از « خویش » می رهاند و من و ما را در مسلخ او به قتل می رساند . آه ! ان الله شاء ان یراک قتیلا .

گاه هست که کس از « خویشتن » رسته ، اما هنوز در بند « تن خویش » است ... و تن هم که مقهور دهر است .
اما ای دهر ! اگر رسم بر این است که صبر را جز در برابر رنج نمی بخشند و رضای او نیز در صبر است ، پس این سرِ ما و تیغ جفای تو ... شمر بن ذی الجوشن را بیاور و بر سینه ما بنشان تا سرمان را از قفا ببرد و زینب را نیز بدین تماشاگه راز بکشان .
دیگر ، آنان که مانده اند همه اصحاب عاشورائی امام اند و اینان را من دون الله هیچ پیوندی با دنیا نیست ؛ و اگر بود ، با آن سخن که امام فرمود ، بریده شد و از آن پس دیگر هیچ جای حجابی آنان را از خدا نمی پوشاند .
امام فرموده بود : « شب را شتر رهواری برگیرید و پراکنده شوید » ، نه برای آن که آنان را در رنج اندازد ، بل تا آنان دل به مرگ بسپارند و این چنین ، دیگر هیچ پیوندی من دون الله بین آنان و دنیا باقی نماند ؛ که اگر پیوندها بریده شد ، حجاب ها نیز دریده خواهد شد .

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عاشق رهبر

هفتم محرم الحرام

مجلس هفتم

 یک مشت خون

 این یک روضه است اگر آمادگی ندارید مطالعه نکنید .

 آب ... دشمن ... خیمه ... گریه ...
 بچه ها و زنها ... پدر ... زینب ... وداع با "عبدالله بن رضیع"
  ... و او "تلظی" می کرد ، چون ماهی ها ، لب ها باز و بسته می شد
  برای آب ؛ یک قطره بسش بود .
  اما سنگدلان نشنیدند ... حرمله ... سفیدی گلو ...
  عظیم ترین مصیبت برای امام حسین علیه السلام ...
  دستها را زیر گردنش گرفت و آن خونها را به آسمان پاشید ...
  حتی یک قطره از خونش بر آن زمین نچکید ؛ همه به آسمان رفت .
  و شاید آن یک مشت همه خون " علی اصغر " بود .

 روایت هایی از ده مرد در کربلا

مردی که گونه هایش سیاه بود

آزادش کرده بودند که جانش را بردارد و هر کجا خواست برود . کوفه یا مدینه . غلام سیاه اما نرفت . ماند .
خون از همه زخمهایش بیرون می ریخت . آخرین نفسها بود . تنش آرام آرام سرد می شد که صورتش ناگهان گرم شد . به زحمت چشم باز کرد . گونه امام چسبیده بود به گونه سیاه او . بریده بریده گفت : « خوشبخت تر از من کسی هست ؟ » و  چشم بست .

اسلم بن عمرو

برای دانلود بروشور آن پرچم سرخ ویژه شب هفتم محرم به ادامه مطلب مراجعه فرمائید .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

ششم محرم الحرام

مجلس ششم

 پیش او شور شهادت ز عسل شیرین تر...
                                 افتادم از پشت فرس... عمو به فریادم برس...

آنکه گویند آرزوی دامادی داشته؟؟؟!!!

با چه اصراری به میدان می رود ، بچه است ،زرهی که متناسب با اندام او باشد وجود ندارد، خود مناسب با اندام او وجود ندارد ، اسلحه و چکمه مناسب با اندام او وجود ندارد . لهذا همین طور رفت ، عمامه ای به سر گذاشته بود .
این جمله ای است که دشمن درباره او گفته است . گفت :

بر فرس تندرو هر که تو را دید گفت       برگ گل سرخ را باد کجا می برد

امام کنار خیمه ایستاده بود . لجام اسبش به دستش بود . معلوم بود منتظر است . یک مرتبه فریادی شنید . نوشته اند مثل یک باز شکاری –که کسی نفهمید به چه سرعت امام پرید روی اسب-حمله کرد . می دانید آن فریاد چه بود ؟ فریاد یا عماه ، عموجان! عموجان! وقتی آقا رفت به بالین این نوجوان ، در حدود دویست نفر دور او را گرفته بودند . امام که حرکت کرد و حمله کرد ، آنها فرار کردند . یکی از دشمنان از اسب پائین آمده بود تا سر جناب قاسم را از بدن جدا کند ، خود او در زیر پای اسب رفقایش پایمال شد . آن کسی که می گویند در عاشورا زیر سم اسبها پایمال شد در حالی که زنده بود ، یکی از دشمنان بود نه حضرت قاسم .
حضرت خودشان را رساندند به بالین قاسم ، ولی در وقتی که گرد و غبار زیاد بود و کسی نمی فهمید قضیه از چه قرار است . وقتی که این گرد و غبارها نشست ، یک وقت دیدند که آقا به بالین قاسم نشسته است . سر قاسم را به دامن گرفته است . این جمله را از آقا شنیدند که فرمود : برادر زاده ! خیلی بر عموی تو سخت است که تو بخوانی ، نتواند تو را اجابت کند ، یا اجابت کند و بیاید اما نتواند برای تو کاری انجام بدهد .

شهید مرتضی مطهری

روایت هایی از ده مرد در کربلا

مردی که دستهای نازنینی داشت

پسر رسول تازه تکبیر گفته بود که تیر به پاهای سعید خورد .سعید ایستاده بود پیش رو و دستها را دو طرف باز کرده بود : به خدا قسم اگر بگذارم به حسین در نماز تیر بزنید . حمد می خواندند که تیر به شکمش خورد . رکوع رفته بودند که دستهایش . سجده رفته بودند که سینه اش . سجده دوم بود که دست دیگرش . تشهد می خواندند که چشمهایش .

سلام می دادند که فرو افتاد .

سعید بن عبدالله الحنفی

برای دانلود بروشور آن پرچم سرخ ویژه شب ششم محرم به ادامه مطلب مراجعه فرمائید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

پنجم محرم الحرام

مجلس پنجم 

دست شد قطع ، ولی دل ز عمو قطع نکرد
                                      حیف چون سقا دو دستم هدیه بر زهرا نشد ...

... سرانجام زمانی رسید که امام علیه السلام یکه و تنها در میان هزاران هزار دشمن مسلح باقی ماند و گهگاه فریاد بر می آورد : « آیا یاری کننده ای هست که به خاطر خدا از حرم رسول خدا دفاع کند ؟»
عبدالله که در بین بچه ها و زنان ، در خیمه گاه حضور داشت تاب و تحمل دیدن غربت عموی تنهای خویش را نیاورد و ناگهان از خیمه ها بیرون آمد. زینب او را گرفت شاید که بتواند مانع رفتن وی شود ولی عبدالله گفت:« نه ، به خدا سوگند عمویم را تنها نمی گذارم» دست خود را از دست عمه رها ساخت و به سوی میدان دوید و خود را به امام علیه السلام رساند .
در غوغایی که دور امام علیه السلام ایجاد شده بود یکی از لشکریان یزید شمشیر خود را به قصد ضربه زدن به آن حضرت فرود آورد . عبدالله دست خود را سپر کرد تا شمشیر به امام اصابت نکند . شمشیر ، بران و ضربه ، سنگین بود و دست نوباوه پیام بر خدا را از بدن جدا کرد ؛ آنگونه که فقط به پوستی آویخته شد . عبدالله یتیم از شدت درد ناله ای برآورد و پدرش را صدا کرد : « واابتاه ... »
امام علیه السلام او را در آغوش گرفت ، سپس دست به دعا برداشت و گفت:« خداوندا ! اگر مقدر کرده ای که این قوم را تا مدتی زنده نگهداری در بین آنان تفرقه ای سخت بینداز... که آنان ما را دعوت کردند و وعده یاری دادند اما به ما حمله کردند و ما را کشتند»
در این هنگام تیرانداز سپاه دشمن « حرمله بن کاهل »-که خدایش لعنت کند و بر عذابش بیفزاید-گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد...

روایت هایی از ده مرد در کربلا

مردی که فقط اسب داشت

امام آمدند دم خیمه اش . دنبالش فرستاده بودند و نیامده بود . به فرستاده گفته بود به آقا بگو عذر دارم نمی آیم . امام دلشان رضا نشد و خودشان آمدند صدایش کنند .
گفت : « آماده مرگ نیستم آقا ! ، اسب قیمتی ام مال شما »
نگاهی کردند که از شرم لال شد  : « اسب ات را نمی خواهیم . »
چشم از او گرفتند خیره شدند به خاک : « از اینجا دور شو که فریاد غربت ما را نشنوی . که اگر بشنوی و نیایی ... »
سوار اسب قیمتی اش به تاخت ، رفت و دور شد .

عبیدالله بن حر

برای دانلود بروشور آن پرچم سرخ ویژه شب پنجم محرم به ادامه مطلب مراجعه بفرمائید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

چهارم محرم الحرام

مجلس چهارم

طفلان حضرت زینب سلام الله علیها

قربانیان خواهر خود را قبول کن
                                                               گیرم که نیست اکبر تو ، طفل ما که هست

گر چه این شب به نام طفلان حضرت زینب سلام الله علیهاست اما در حقیقت به یاد مصائب زینب کبری است...
...زینب فریاد زد بر سر او که اسمش مهم نیست . گفت نمی بینی چه دارند می کنند سربازان ات با پسر پیام بر خدا ؟! او – که اسمش مهم نیست – روی اش را کرد آن طرف . داشت گریه می کرد . رو که برگرداند ، صورتش خیس بود . فریاد برآورد – نمی دانم از سر استیصال بود یا از سر خشم – که : منتظر چه ایستاده اید ؟! تمام کنید کار حسین را ...
کار حسین علیه السلام را تمام کردند ولی کار حماسی بنت الحیدر آغاز شد ...
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود ...
گستاخی پلیدان بی صفت ، زینب را از وظیفه ی خطیرش جدا نکرد...
ابلاغ کرد رسالت حسین علیه السلام را ...
فهماند معرفت حسینی را به نافهمان زمانه...
و اما صبر.....
از صبر زینب گفتن زبان به لکنت می افتد ، مگر می توان فهمید صبر زینب را ...
صبر به وسیله زینب معنا نشده است ؛ بلکه در زینب خلاصه شده ...
صبر بخشی از وجود زینب است ...
در میان آن همه ظلمت و سیاهی شب تار ، او ندید...
جز ماه زیبای حسین علیه السلام را ...

روایت هایی از ده مرد در کربلا

مردی که اسم خوبی داشت

سر اسب را کج کرده بود و بی صدا از فاصله دو سپاه گذشته بود ، فکر کرده بود خیلی خوب اگر پیش برود می بخشندش و می گذارند با بقیه هفتاد و دو نفر بجنگد . وقتی هم گفتند : « خوش آمدی ! پیاده شو بیا نزدیک »‌نتوانست . یاد این افتاد که آب را خودش سه روز پیش به رویشان بسته . گفت : « سواره می مانم تا کشته شوم » می خواست چشم تو چشم نشوند .
اصلا حساب این را نکرده بود که بیایند سرش را بگیرند روی زانو . خونهای پیشانی اش را با انگشت پاک کنند . باز دلشان راضی نشود ، دستمال خودشان را ببندند دور سرش . در خواب هم نمی دید بهش بگویند :‌« آزاد مرد ، مادرت چه اسم خوبی رویت گذاشت »

حر بن یزید ریاحی

برای دانلود بروشور آن پرچم سرخ ویژه شب چهارم محرم به ادامه مطلب مراجعه فرمائید .

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عاشق رهبر

دوم محرم الحرام

مجلس دوم

کاروان خورشید در سرزمین بلا

اللهم انی اعوذ من الکرب و البلاء...
بار بگشائید اینجا کربلاست

... و ذو الجناح ایستاد و دیگر قدم از قدم برنداشت که این زمین تشنه قدم های بارانی حسین علیه السلام بود ... سرزمینی که آوردگاه نور و ظلمت می بایست ، می شد با آمدن حسین علیه السلام .... "توقف کنید ! اینجا محل خوابیدن شتران ما ، و ریختن خون ماست . سوگند به خدا ، در اینجا حریم حرمت ما را می شکنند و در همین جا قبور ما زیارت خواهد شد و جدم رسول خدا به همین تربت وعده داده و در آن تخلف نخواهد شد"
و این سرزمین ، همان جایی است که حنجره سپیدترین شکوفه احساس را زخمی شرنگ خوارترین خار ، خواهند کرد ... آن جا که گودال قتلگاهش نردبان عبور انسان خواهد شد از خاک تا سدره المنتهی !
از مرکبت پائین بیا حسین جان ! رحل اقامت بیفکن ... این جا اعجاز عطش باید معنا شود ... و معنای کلام تو که " مردمان ، بندگان دنیا هستند و دین را همانند چیزی که طعم و مزه داشته باشد ، می انگارند و تا مزه آن را بر زبان خود احساس می کنند ، آن را نگه می دارند و هنگامی که بنای آزمایش باشد ، تعداد دینداران اندک می شود ."
این سرزمینی است که ایمان ها باید محک بخورند و دینداران از غیر جدا شوند ...

روایت هایی از ده مرد در کربلا

مردی که نامه های زیادی داشت

پای نامه صد و چهل هزار امضا بود . نوشته بود : « بشتاب ، ما چشم به راه تو هستیم . » نوشته بود : « ما با تو هستیم و صد هزار شمشیر با ماست . » نوشته بود : « برای آمدنت آماده ایم و دیگر با والیان شهر نماز نمی خوانیم » و نوشته بود : « میوه ها رسیده و باغها سبز شده . منتظرت هستیم »
نامه در دستهایش ، وسط بیابان روبروی سپاهی که راهش را بسته بودند ایستاد : « کسی را کشته ام خونش را بخواهید ؟ مالی را برده ام ؟ کسی را زخمی کرده ام ؟ » بی دلیل هلهله کردند .
گفت : « مرا دعوت کرده اند . این نامه ها ... » صداهای بی معنی و نامفهوم درآوردند تا صدایش نرسد . جلوتر آمد تا صورتهایشان را ببیند و ناگهان ساکت شد . « شبث بن ربعی ؟! حجار ابن ابجر ؟! قیس بن اشعث ؟! یزید بن حارث ؟!... »

اسم ها همان اسم های پای نامه بود .....

جهت دانلود بروشور آن پرچم سرخ ویژه شب دوم محرم به ادامه مطلب مراجعه فرمائید .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

اول محرم الحرام

مجلس اول

کاش می شد بنویسم کفنی برداری...!
کوفه میا حسین جان ...
کوفه وفا ندارد...
اول محرمه...
همه کمدهاشون رو زیر و رو می کنند تا یه لباس مشکی پیدا کنند و 10 روزی به تن داشته باشند ...
برای خیلی ها این کار فقط یه عادته ! مثل یه شعار !! که می تونه پشتش شعور باشه ... یا می تونه فقط لقلقه زبون !!! می تونه یه دنیا حرف باشه ... یا یه ژست خالی و پوچ !!!
امشب خیلی ها کمدهاشون رو بیرون می ریزند دنبال یه پیرهن مشکی ... پیرهن رو ولش کن !! بیا اول گوشه دلهامون یه پارچه سیاه آویزون کنیم و در کنارش یه پارچه سرخ ...
بیاید امسال بخواهیم این اتفاق به روحمون عرضه بشه .
بیاید امسال بشنویم و بفهمیم .
بیاید کمی تخیلمون رو به کار بیندازیم .
یک کم بیش تر و فراتر از تخیل های فانتزی روزمره مان و ادراک کنیم که این روزها چه اتفاقی داره می افته .
نمی خواهید بگید که این اتفاق بزرگ یک بار در طول تاریخ افتاد و رفت و تمام شد ؟
کیه که خوب گوش کنه و نشنوه « هل من ناصر » را هنوز هم ؟

روایتی از ده مرد در کربلا

مردی که صبح امیر بود شب کسی را نداشت

به آن که طناب دور گردنش می انداخت ، به آن که به او اسیری او را سوار اسب می کرد ، به مردی که تازیانه بالا برده بود تا تنش را سیاه کند ، به مردمی که ایستاده بودند به تماشا ، به هر کسی که آن جا بود التماس می کرد : « به حسین بگوئید مسلم گفت نیا . » به زنی که دلش به رحم آمده بود و آبش داده بود ، به رهگذرانی که نمی شناخت ، حتی به بچه ها می گفت . شمشیر بالا برده بودند گردنش را بزنند ، به مردمی که پائین دارالاماره منتظر ایستاده بودند سرش بیفتد پائین التماس می کرد : « یکی را روانه کنید به حسین بگوید که نیا !»

مسلم بن عقیل علیه السلام

جهت دانلود بروشور آن پرچم سرخ ویژه شب اول محرم به ادامه مطلب مراجعه فرمائید. 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

فتح خونین شهر...

خاطره شهید بزرگوار سردار علی صیاد شیرازی از فتح خرمشهر

14هزار و 500 اسیر
ریسک بزرگی بود. هفتصد نفر چه بود که ما بخواهیم به خونین‌شهر حمله کنیم؟ بعدش چه؟ حالت خاصی بر ما حاکم شده بود. زیاد خودمان را پایبند مقررات و فرمول‌های جنگ نمی‌کردیم که این کار بشود یا نشود. گفتم: «بزنید.» ایشان زد. یک ساعت هم طول نکشید. ساعت هشت صبح بود که گفتند: «ما زدیم. خوب هم گرفته. عراقی‌ها جلوی ما دست‌ها را بالا برده‌اند. ولی تعداد آن‌ها دست ما نیست.
باید احتیاط می‌کردند و کُند به طرفشان می‌رفتند. یک هلی‌کوپتر 214 فرستادیم بالا که ببینیم وضعیت چه جور است. خلبان فریاد زد: «تا چشمم کار می‌کند، توی این خیابان‌ها و کوچه‌های خرمشهر، عراقی‌ها صف بسته‌اند و دست‌ها را بالا برده‌اند.» یعنی قابل شمارش نبودند. واقعاً مطلب عجیبی بود. نمی‌شد به عراقی‌ها بگوییم: «شما بروید توی سنگر؛ ما نیرو نداریم!» بالاخره باید کارشان را تمام می‌کردیم. باز خداوند یاری کرد و تدابیری اتخاذ شد که جالب هم بود. به نیروهایی که در خط داشتیم، گفتیم: «به صورت دشتبان، به صورت صف، یک طرفشان ـ یعنی طرف غرب ـ بایستند.» منظورمان این بود که آن‌ها را هدایت کنیم بیایند روی جاده و از طریق جاده بروند به طرف اهواز. گفتم: «فعلاً پیاده بروند به طرف اهواز!» تا اهواز صد و شصت و پنج کیلومتر راه بود. ماشین هم نداشتیم که آن‌ها را سوار کنیم. نیروها با دست اشاره می‌کردند که بروید توی جاده. آن‌ها هم پشت سر هم رفتند توی جاده. مگر تمام می‌شدند! تا بعد از ظهر طول کشید. هر چه می‌رفتند، تمام نمی‌شدند. عصر بود. پرسیدم: «بالاخره این اسرا چه شدند؟» گفتند: «دیگر نمی‌آیند.»
رفتیم توی خرمشهر و خرمشهر را گرفتیم. آماری به ما دادند. حدود چهارده هزار و پانصد نفر در شهر اسیر شده بودند؛ اینکه داخل این سنگرها، چقدر امکانات و مهمات و وسایل و تجهیزات و غذا بود، جای خودش....

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

حب امام المتقین ؛ حضرت مولا علی علیه السلام

قال رسول الله الاعظم : سید الاعمال حب علی .

ولادت با سعادت مولود کعبه را بر تمامی شیعیان و محبین آن امام همام تبریک عرض می کنیم

روزی رسول خدا و امیرالمومنین علیهم السلام کنار یکدیگر نشسته بودند . ماری در حال رد شدن بود . حضرت علی علیه السلام خواست با چوب بر سر مار بزند . رسول خدا فرمود : یاعلی ! انه ابلیس . بعد رسول خدا فرمود : علی جان من با ابلیس شرطها بسته ام . یکی از شروطی که با من کرده است این است که هر کس دشمن تو باشد او در رحم مادرش شریک خواهد شد . ( و شارکهم فی الاموال و الاولاد ) یعنی هر کس بغض علی بن ابطالب صلوات الله و سلامه علیه را داشته باشد بدانید ولد حرام است .

پس این که الان همه ی ما امام علی علیه السلام را دوست داریم به دلیل این است که طیب ولادت داریم و اساس کار پاک است .  و اینکه گفته می شود محبین حضرت مولا همه به بهشت می روند هم درست است ؛ دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد . دیر رفتن به بهشت مربوط به زمانی است که ما محبت را داریم ولی تبعیت نداریم . زود رفتن به بهشت مربوط به زمانی است که در عین داشتن محبت ، تبعیت هم وجود داشته باشد . البته محبت ، مبنای تبعیت است .

سر اینکه در مکتب شیعه این قدر وسیع روی محبت مولا علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام تاکید شده است این است که زمانی که عبد محبت این حضرات را چشید ، خواست محبوب بر خواست خودش مقدم خواهد افتاد و این جاست که الوهیت از بین می رود .
برای همین است که رسول الله الاعظم فرمودند : سید الاعمال حب علی .



دریافت فایل صوتی مولودی زیبای حاج محمود کریمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام

چهارم آبان ماه مصادف با نهم ذی الحجه

آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک

اصلا اسم کوفه می آید ، ذهن انسان ناخودآگاه سراغ بی وفایی و نامردی می رود . کوفه و کوفیان یک بار امتحان پس داده بودند و بی وفایی خود را ثابت کرده بودند در تنها گذاشتن مولا علی علیه السلام .

ولی این بار خودشان دعوت کرده بودند 12 هزار نامه برای امام حسین علیه السلام فرستاده بودند . باور کردنی نبود کوفی بی مروت ، حالا از تمام مروت دعوت می کند.  دعوت می کند که ای پسر رسول الله ما از ظلم و ستم خسته شده ایم ، منتظریم بیا !!!

وجود مطهر سیدالشهداء علیه السلام نماینده فرستاد تا اوضاع را بررسی کند ، نکته بسیار ظریف اینجاست . اصلا انتهای مقام مسلم بن عقیل علیه السلام همین است ؛ او شد نماینده ی امام علیه السلام ؛ می دانید یعنی چه ؟ یعنی امام علیه السلام مسلم را مثل خودشان و از خودشان دانستند و تصمیم و حرف مسلم بن عقیل علیه السلام ، تصمیم و حرف امام حسین علیه السلام است .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

شهادت امام محمد باقر علیه السلام

دوم آبان ماه مصادف با هفتم ذی الحجه

آجرک الله یا مولانا یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک

      سلام بر تو ای شکافنده علم و دانش.....

                             سلام بر تو ای یادگار کربلا.....

                                       سلام بر تو ای اسیر کربلا.....

                                                  سلام بر تو و قبرستان بقیع.....

                                                             سلام بر کبوتران خاکی حریم غریبت.....

جان به فدای آن امام مظلومی که در شب شهادت غریبانه اش تمام حاجیان راه عشق در مکه مشغول حج هستند و مدینه و قبرستان بقیع در سکوت و ظلمت ظاهری مطلق است .

گویا مدینه و بقیع را با مظلومیت و بی نشانی پیوند داده اند ؛ تنها نشانه ی بقیع بی نشانی آن است .

به گمانم از آن زمان که در مدینه به مادر سادات خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها اهانت کردند مدینه همواره غرق در ماتم و مظلومیت است . شاید در و دیوار مدینه شرمسار است .

دریافت فایل صوتی
عنوان: روضه امام باقر علیه السلام     سایز: 1.73 مگابایت      توضیحات: حاج محمود کریمی


دریافت فایل صوتی
عنوان: من باقر زین العبادم                 سایز: 3 مگابایت            توضیحات: حاج محمود کریمی


دریافت فایل صوتی
عنوان: من از تبار باقرم مردم            سایز: 1.75 مگابایت       توضیحات: حاج محمود کریمی


دریافت فایل صوتی
عنوان: روضه امام باقر علیه السلام  سایز: 3.36 مگابایت       توضیحات: حاج محمود کریمی


دریافت فایل صوتی
عنوان: یادگار کربلا منم                    سایز: 1.51 مگابایت          توضیحات: حاج محمود کریمی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

سالروز ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س)

26 مهرماه مصادف با اول ذی الحجه

پیوندی آسمانی

امروز فاطمه ای که حبیبه خدا، عصاره خوبی ها و نگین تحیّر برانگیز خلقت است، با مردی آسمانی و الهی، مردی از تبار نور، مردی از دیار بهشت، علی مرتضی، وصی رسول خدا پیوند ازدواج می بندد. عرشیان هلهله گویان، عالم را نورافشان می کنند. سلام و درود از آسمان می بارد و طَبَق طَبَق تحفه از عرش فرو می بارد. مبارک باد این جشن آسمانی بر همه آسمانیان.

پیوند نور با نور

به راستی در کجای عالَم خلقت، از ازل تا ابد همتایی پیدا می شد برای فاطمه علیهاالسلام اگر علی علیه السلام نبود و کدام گل سرسبد آفرینش می توانست همسری علی علیه السلام را بپذیرد، اگر فاطمه علیهاالسلام نبود. اینک دو درّ یگانه، دو خورشید بی همتا و دو شاخه گل از بوستان عصمت و طهارت پیوند ازدواج می بندند و آفرینش، در ناب ترین لحظه حضورش، پیوند دو نور را جشن می گیرد. عقد ازدواج این دو وجود آسمانی در عرش و در حضور ملایک بر پا شده است و اینک در زمین، حبیب خدا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطبه این عقد را جاری می کند. آن گونه آسمانی و الهی که چشمان ملایک هم از جلال و شکوه آن به اشک می نشیند.....

 دریافت فایل مولودی
عنوان: حاج محمود کریمی   سایز: 1.38 مگابایت     


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر

شهادت امام جواد علیه السلام

25 مهرماه مصادف با 29 ذی القعده الحرام

« السلام علیک ایها التقی الجواد »

خورشید فتاده بر خاک.....

خاک عالم بر سر شود که بدن مطهر جوادالائمه علیه السلام بر خاک فتاده است .....

سلام بر تو ای پسر رسول خدا.....

سلام بر تو ای فرزند امیرالمومنین.....

سلام بر تو ای فرزند زهرای مرضیه.....

سلام بر تو ای ابن الرضا.....

سلام بر مَثَل کمال الجود آفرینش.....

سلام بر وجودی که مصداق اتم کل شئ احصیناه فی امام مبین است .....

سلام بر خورشید فتاده بر خاکی که هرگز غروب نکرد.....

و سلام بر کبوترانی که سه روز بال گسترانیدند و حائل آفتاب و بدن مطهر امامشان شدند.....

راستی ای کبوترها کربلای حسین کجا بودید ..... سه روز ..... سه شب..... بدن مطهر سیدالشهداء علیه السلام ..... وای .....

دریافت فایل تصویری
سایز: 8.13 مگابایت              توضیحات: شهادت امام جواد علیه السلام - سلحشور

دریافت فایل تصویری
سایز: 5.74 مگابایت            توضیحات: شهادت امام جواد علیه السلام- حاج محمود کریمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق رهبر