جان به فدای آن امام مظلومی که در شب شهادت غریبانه اش تمام حاجیان راه عشق در مکه مشغول حج هستند و مدینه و قبرستان بقیع در سکوت و ظلمت ظاهری مطلق است .
گویا مدینه و بقیع را با مظلومیت و بی نشانی پیوند داده اند ؛ تنها نشانه ی بقیع بی نشانی آن است .
به گمانم از آن زمان که در مدینه به مادر سادات خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها اهانت کردند مدینه همواره غرق در ماتم و مظلومیت است . شاید در و دیوار مدینه شرمسار است .
دریافت فایل صوتی عنوان: روضه امام باقر علیه السلام سایز: 1.73 مگابایت توضیحات: حاج محمود کریمی
دریافت فایل صوتی عنوان: من باقر زین العبادم سایز: 3 مگابایت توضیحات: حاج محمود کریمی
دریافت فایل صوتی عنوان: من از تبار باقرم مردم سایز: 1.75 مگابایت توضیحات: حاج محمود کریمی
دریافت فایل صوتی عنوان: روضه امام باقر علیه السلام سایز: 3.36 مگابایت توضیحات: حاج محمود کریمی
دریافت فایل صوتی عنوان: یادگار کربلا منم سایز: 1.51 مگابایت توضیحات: حاج محمود کریمی
پرتوی از سیره و سیمای باقر العلوم علیه السلام
حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) اوّل ماه رجب، یا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدینه متولّد گردید. پدر بزرگوارش، حضرت على بن الحسین ، زین العابدین(علیه السلام)، و مادر مکرّمه اش ، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبى مى باشد. از این رو، آن حضرت از ناحیه پدر و مادر به بنى هاشم منسوب است. شهادت امام باقر(علیه السلام) در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى، به دستور هشام بن عبدالملک خلیفه اموى، به وسیله خوراندن سمّ، اتّفاق افتاد و مزار شریفش در مدینه در قبرستان بقیع مى باشد. آن حضرت یکى از اطفال اسیر فاجعه کربلا مى باشد که در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مبارکش گذشته بود. حضرت باقر(علیه السلام) به علم و دانش و فضیلت و تقوا معروف بود و پیوسته مرجع حلّ مشکلات علمى مسلمانان به شمار مى رفت.. امام باقر(علیه السلام) بر آن شد تا انحراف حاکمان و دورى آنان از حقایق اسلام را به مردم بفهماند و براى مسلمانان آشکار سازد که چنان امورى تحقّق یافته است. هشام بن عبدالملک خلیفه نابکار اموى وقتى به امام(علیه السلام) اشارت مى کند و مى پرسد که این شخص کیست؟ به او مى گویند او کسى است که مردم کوفه شیفته و مفتون اویند.این شخص، امام عراق است. در موسم حجّ، از عراق و خراسان و دیگر شهرها، هزاران مسلمان از او فتوا مى خواستند و از هرباب از معارف اسلام از او مى پرسیدند. از سوى فقیهان بزرگ که وابسته به حوزه هاى فکرى و علمى بودند، مسائل دشوار در محضر او مطرح مى شد و گفتگوهاى بسیار با امام به عمل مى آمد، از او پاسخ مى خواستند تا امام را در تنگنا قرار دهند و در مقابل مردم او را به خاموشى وادارند، ولى آن حضرت با پاسخ هاى قانع کننده و مستدلّ و محکم خود آنان را به اعجاب وا مى داشت. حوزه علمى او براى صدها دانشمند و محدّث که تربیت کرده بود پایگاهى مهّم به شمار مى آمد. جابر جعفى گوید: «ابوجعفر هفتاد هزار حدیث براى من روایت کرد.» و محمّد بن مسلم گوید: «هر مسئله که در نظرم دشوار مى نمود از ابوجعفر(علیه السلام)مى پرسیدم تا جایى که سى هزار حدیث از او سؤال کردم.»
امام باقر(علیه السلام) شیعیان خود را چنین وصف مى کند:«همانا شیعه ما، شیعه على، با دست و دل گشاده و از سر گشاده دستى و بى ریایى از ما طرفدارى مى کنند و براى زنده نگاه داشتن دین، متّحد و پشتیبان ما هستند. اگر خشمگین گردند، ستم نمى کنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمى گذرند. براى آن کس که همسایه آنان باشد برکت دارند و با هر کس که با آنان مخالف باشد طریق مسالمت پیش مى گیرند. و شیعه ما اطاعت خدا مى کند.»