نبى مکرم اسلام جداى از خصوصیات معنوى و نورانیت و اتّصال به غیب و آن مراتب و درجاتى که امثال بنده از فهمیدن آنها هم حتّى قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانى و بشرى، یک انسان فوقالعاده، طراز اول و بىنظیر است. یک شخصیت عظیم، با ظرفیت بىنهایت و با خلق و رفتار و کردار بىنظیر، در صدر سلسلهى انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظّف شدهایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم؛ که فرمود: «ولکم فى رسولاللَّه اسوة حسنة». ما باید به پیامبر اقتدا و تأسى کنیم. نه فقط در چند رکعت نماز خواندن که در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و در معاملهمان هم باید به او اقتدا کنیم. پس باید او را بشناسیم. خداى متعال شخصیت روحى و اخلاقى آن بزرگوار را در ظرفى تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را بر دوش حمل کند.
یک نگاه اجمالى به زندگى پیامبر اکرم در دوران کودکى بیندازیم......
چشم های پیامبر اکرم علیه السلام افتاده و بیشتر اوقات به زمین می نگریست تا به آسمان ، به هیچ کس خیره خیره نگاه نمی کرد ، بلکه لحظه ای و گذرا می نگریست ، و با هر کسی روبه رو می شد ، او ابتدا سلام می کرد .
وصف سخن گفتن پیامبر مکرم اسلام
امام حسن علیه السلام فرمودند :نوع و طرز سخن گفتنپیامبر علیه السلامرا برای من وصف کن ! هند گفت :پیامبر علیه السلامپیوسته اندوهگین و به طور دائم در حال فکر بود ، آن حضرت اندک آسایش و راحتی نداشت ، بیشتر اوقات خاموش بود و تنها موقع ضرورت و احتیاج سخن می گفت و هنگام سخن گفتن از ابتدا تا انتها به آرامی لب به سخن می گشود ، سخنش مختصر و جامع بود و کلامش عاری از هر گونه تفصیل بی جا بوده و همه ی مقصودش را می رساند ، اخلاق نرمی داشت ، به هیچ کس ستم نمی کرد و هیچکس را کوچک و پست نمی شمرد ، نعمت هر چند ناچیز ، در نظرش بزرگ جلوه می کرد و از هیچ نعمتی بدگوئی نمی کرد ، نه تنها از غذا عیب و ایرادی نمی گرفت ، بلکه تعریف هم می نمود .