هر امر کوچک و یا بزرگی برای اینکه به نحو احسن انجام بشود و به هدف و غایت مطلوب برسد مستلزم این است که تمام مقدمات و زمینه های آن به خوبی فراهم شده باشد و به تعبیر برخی ها باید زیرساخت های آن مهیا شده باشد .
یک مثال بخواهیم عرض بکنیم این است که انسان می خواهد از یک مهمان پذیرائی کند از چند روز قبل تدارک می بیند و تمام چیزهائی که فکر می کند مورد نیاز است را فراهم می کند ، سعی می کند تمام نقایص را برطرف کند و خلاصه اینکه در حد توان تلاش می کند تا همه چیز را به خوبی رعایت نماید ، مثلا حتی بیشتر از اندازه هم غذا درست می کند تا یک زمان کم نباشد تا جلوی مهمان آبروداری شود ولی برای ظهور امام زمان علیه السلام .....
امروز فاطمه ای که حبیبه خدا، عصاره خوبی ها و نگین تحیّر برانگیز خلقت است، با مردی آسمانی و الهی، مردی از تبار نور، مردی از دیار بهشت، علی مرتضی، وصی رسول خدا پیوند ازدواج می بندد. عرشیان هلهله گویان، عالم را نورافشان می کنند. سلام و درود از آسمان می بارد و طَبَق طَبَق تحفه از عرش فرو می بارد. مبارک باد این جشن آسمانی بر همه آسمانیان.
پیوند نور با نور
به راستی در کجای عالَم خلقت، از ازل تا ابد همتایی پیدا می شد برای فاطمه علیهاالسلام اگر علی علیه السلام نبود و کدام گل سرسبد آفرینش می توانست همسری علی علیه السلام را بپذیرد، اگر فاطمه علیهاالسلام نبود. اینک دو درّ یگانه، دو خورشید بی همتا و دو شاخه گل از بوستان عصمت و طهارت پیوند ازدواج می بندند و آفرینش، در ناب ترین لحظه حضورش، پیوند دو نور را جشن می گیرد. عقد ازدواج این دو وجود آسمانی در عرش و در حضور ملایک بر پا شده است و اینک در زمین، حبیب خدا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطبه این عقد را جاری می کند. آن گونه آسمانی و الهی که چشمان ملایک هم از جلال و شکوه آن به اشک می نشیند.....
چشم های پیامبر اکرم علیه السلام افتاده و بیشتر اوقات به زمین می نگریست تا به آسمان ، به هیچ کس خیره خیره نگاه نمی کرد ، بلکه لحظه ای و گذرا می نگریست ، و با هر کسی روبه رو می شد ، او ابتدا سلام می کرد .
وصف سخن گفتن پیامبر مکرم اسلام
امام حسن علیه السلام فرمودند :نوع و طرز سخن گفتنپیامبر علیه السلامرا برای من وصف کن ! هند گفت :پیامبر علیه السلامپیوسته اندوهگین و به طور دائم در حال فکر بود ، آن حضرت اندک آسایش و راحتی نداشت ، بیشتر اوقات خاموش بود و تنها موقع ضرورت و احتیاج سخن می گفت و هنگام سخن گفتن از ابتدا تا انتها به آرامی لب به سخن می گشود ، سخنش مختصر و جامع بود و کلامش عاری از هر گونه تفصیل بی جا بوده و همه ی مقصودش را می رساند ، اخلاق نرمی داشت ، به هیچ کس ستم نمی کرد و هیچکس را کوچک و پست نمی شمرد ، نعمت هر چند ناچیز ، در نظرش بزرگ جلوه می کرد و از هیچ نعمتی بدگوئی نمی کرد ، نه تنها از غذا عیب و ایرادی نمی گرفت ، بلکه تعریف هم می نمود .
حضرت علی علیه السلامدر این نامه سه نکته را یادآوری می کنند :
برخورد قاطعانه با خیانت کارگزاران نظام
هشدار از بی اعتباری دنیای حرام
عبرت از گذشتگان
به امام علیه السلام خبر دادند که شریح بن حارث ، قاضی امام ، خانه ای به هشتاد دینار خرید ، حضرت علی علیه السلام او را احضار کرده ، فرمود :
به من خبر دادند که خانه ای به هشتاد دینار خریده ای و سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضاء کرده اند . شریح گفت : آری ای امیر مومنان ! امام علیه السلام نگاه خشم آلودی به او کرد و فرمود : ای شریح ! به زودی کسی به سراغت می آید که به نوشته ات نگاه نمی کند و از گواهانت نمی پرسد تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد . ای شریح اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی ، که آنگاه خانه ی دنیا و آخرت را از دست داده ای . اما اگر هنگام خرید خانه ، نزد من آمده بودی ، برای تو سندی می نوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر ، رغبت نمی کردی . آن سند را چنین می نوشتم : ....
رسول اکرم علیه السلام وارد مسجد مدینه شد ، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته ای حلقه ای تشکیل داده سر گرم کاری بودند . یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تربیت و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند . هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد . به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود :« این هر دو دسته کار نیک می کنند و بر خیر و سعادتند» آنگاه جمله ای اضافه کرد : لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام ، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست .
داشتم با خودم فکر می کردم که چگونه می شود که این همه عاشق و مشتاق به امام زمان علیه السلام هست ولی امام زمان علیه السلام به میرزا علی فشندی می فرماید : مردم ما را به اندازه یک لیوان آب خوردن هم نمی خواهند ؟؟!! اگر مردم ما را می خواستند ما می آمدیم .
دیدم به مانند کودکی می مانم که از صبح که پدر خانه را ترک می کند تا موقعی که به منزل می آید بهانه پدر را می گیرد و دائم هم از مادرش می پرسد : مامان ! پس کی بابا میاد ؟ ولی عصر که بابا از سر کار به منزل می آید ، کودک به بابا می گوید : بابا برام چی خریدی ؟ بابا هم با دادن مثلا یک شکلات بچه را خوشحال می کند ....
« ای ابن مسعود ! هر گاه خواستی کاری کنی از روی دانش و خرد باشد و از کار بدون تدبر و دانش بپرهیز چرا که خدای متعال می فرماید : (در سوگندهای خود) مانند آن زن نباشید که بافته اش را پس از آن که محکم می کرد از هم می گسست و رشته رشته می کرد .
در فرمایشی دیگر رسول خدا فرمودند :
دو رکعت نماز با تدبر از نماز در تمام شب بهتر است و نشانه خردمند این است که هر گاه خواست سخن بگوید تدبر می کند اگر مفید بود سخن می گوید و سود می برد و اگر زیان بار بود خاموش می گردد و در امان و سلامت می ماند .
س 1213: آیا خرید و نگهدارى و استفاده از دستگاه گیرنده برنامه هاى تلویزیونى از ماهواره جایز است؟ و اگر دستگاه گیرنده مجانى به دست انسان برسد چه حکمى دارد؟
پاسخ : دستگاه آنتن ماهواره اى از این جهت که صرفاً وسیله اى براى دریافت برنامه هاى تلویزیونى است که هم برنامه هاى حلال دارد و هم برنامه هاى حرام، حکم آلات مشترک را دارد. لذا خرید و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفاده هاى حلال جایز است. ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه هاى حرام را کاملاً فراهم می کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمی کند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانه اش مفسده اى هم مترتّب نمی شود. لکن اگر قانونى در این مورد وجود داشته باشد باید مراعات گردد.
س 1214: آیا خرید و فروش دستگاه دریافت کننده کانالهاى ماهواره اى براى گرفتن کانالهاى ماهواره اى جمهورى اسلامى براى کسى که در خارج از جمهورى اسلامى زندگى می کند، جایز است؟
پاسخ :دستگاه مذکور هرچند از آلات مشترکى است که قابلیت استفاده حلال را دارد ولى چون غالباً از آن بهره بردارى حرام مى شود و علاوه بر این بهره گیرى از آن در خانه مفاسد دیگرى را هم در بر دارد، بنا بر این خرید و استفاده از آن در خانه جایز نیست، مگر براى کسى که اطمینان دارد از آن بهره بردارى حرام نمى کند و نصب آن در خانه نیز مفسده دیگرى را دربرندارد.
« نظر رهبر معظم انقلاب درباره تبلیغات سفرهای ایشان »
حضرت آیتالله خامنهایدر روز آخر سفرشان به کرمانشاه در جمع مسئولان استان با اشاره آنچه در سطح شهر مشاهده کردهاند، نظرشان را درباره تبلیغات پیرامون سفر اعلام کردند:
این نحوهى کار کردن و عکس زدن و تبلیغ هاى این جورى، مناسب وضع ما و شأن نظام جمهورى اسلامى و شأن طلبگى ما نیست؛ اینجور کارها مال دیگران است. کار ما بایستى با بساطت و سادگى پیش برود. اینجور کارهاى رنگ و لعابدار، متناسب با وضع ما نیست؛ و البته از لحاظ فنى هم کسى نگاه کند، اینها ضد تبلیغ هم هست. حالا اگر کسى هم میخواهد واقعاً یک محبتى بکند، اینها کارهائى است که خیلى تأثیر ندارد؛ تأثیرات عکس هم دارد.
23 ذی القعده روز بسیار شریفی است ، این روز زیارتی مخصوص امام رضا علیه السلام است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنت است. علامه ی مجلسی می گوید : زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای مقدس اسلامی افضل است ؛ خصوصا روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد. مثل روز ولادت (11 ذی القعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر) سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده نیز نقل می کند .
سید على حسینی خامنهاىفرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهاى، در فروردین ماه سال 1318 شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سید جواد خامنهاى هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینى، بسیار ساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خیلى پارسا و گوشهگیر [...] زندگى ما بهسختى مىگذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مىافتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مىکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
دریافت فایلPDF سایز: 304 کیلوبایت توضیحات: اشاره ای به آسمان
رهبر انقلاب در جریان سفر اخیرشان به نوشهر در بیاناتی با اشاره به آیاتی از کلامالله مجید فرمودند:
وقتى از کار فراغت پیدا کردى،یعنى کارت تمام شد، تازه قامت راست کن،یعنى شروع کن به کار بعدى؛توقف وجود ندارد
بعضى درختها سرحالند، بانشاطند، شادابند؛ ده سال، بیست سال، سى سال بیشتر عمر نمیکنند، بعد پوک میشوند. پوک که شدند، احتیاج ندارد که کسى زحمت بکشد براى انداختن آنها، یک باد تندى که بیاید، سرنگون میشوند، از کمر میشکنند؛ اما درختى که استعداد ماندن دارد، داراى این قدرت و ظرفیت هست که بماند، شما مىبینید دو قرن، سه قرن از عمر این درخت میگذرد، سرسبزى او از روز اولى که برگ کرده، بیشتر است و کمتر نیست، نشاط او در بهار، درختهاى دیگر را هم تحت تأثیر قرار میدهد. «تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها». هیچ وقت هم نباید خسته بشویم. شنفتید آیهى قرآن را «فاذا فرغت فانصب»؛ وقتى از کار فراغت پیدا کردى، یعنى کارت تمام شد، تازه قامت راست کن، یعنى شروع کن به کار بعدى؛ توقف وجود ندارد. در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتى ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگرى ممنوع است؛ لذتجوئى ممنوع است؛ به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن، براى مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتهاست که میتوانیم به قله برسیم. ما داریم در دامنه حرکت میکنیم. ما هنوز به قله نرسیدهایم؛ با آن فاصله داریم. آن روزى که ملت ایران به قله برسد، دشمنىها تمام خواهد شد. آن روزى که ملت ایران به قله برسد، معارضههاى خباثتآلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بىوقفه ادامه دهیم. ------------------------------------------------------------------------------------------------------
سید ناصر حسینیپور کتاب «پایی که جا ماند» را به ولید فرحان، شکنجهگری که از هیچ فرصتی برای آزار و اذیت او غافل نمیماند تقدیم کرده. شکنجهگری که او را مجبور به دویدن بر روی یک پا میکند، او را مجبور به ساعتها خیره شدن به آفتاب میکند و برای بیرون کشیدن اطلاعات از ناصر با کابل به جان او میافتد.
یک روایت استثنایی
حضرت آیت الله خامنهای پس از مطالعه کتاب «پایی که جا ماند» نکاتی را در حاشیهی کتاب متذکر شدند. رهبر انقلاب در این تقریظ ضمن برشمردن ارزشهای این کتاب و تجلیل از نویسنده آن یادآور شدند:
بسمه تعالی
تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آن چنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهندهای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده میگذارد و او را مبهوت میکند. احساس خواننده از یک سو شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سویی دیگر: غم و خشم و نفرت. ۱۳۹۱/۶/۲