کودکی در بازار با پدرمهربانش قدم می زد . کودک در طی مسیر همواره دستش در دست پدر بود و خیالش از تمام شلوغی های بازار راحت . همان طور که کودک با پدرش طی مسیر می کرد به مغازه اسباب بازی فروشی رسیدند . کودک ذوق زده شد و دستش را از دست پدر رها کرد و محو تماشای اسباب بازی ها شد و اصلا فراموش کرد که با پدرش به بازار آمده بود . بعد از این که دلش از تماشای اسباب بازی ها سیر شد متوجه شد که پدرش نیست . کودک به یک باره دلش لرزید و وجودش ناآرام شد و در بازار می دوید و فریاد می زد مردم « پدر من گم شده است » در حالی که همه می دانستند کودک گم شده است نه پدرش .

دریافت فایل مداحی جواد مقدم
عنوان: می سوزم از این جدایی- مهدی زهرا کجایی            سایز: 1.77 مگابایت               

عزیزان مطلب این است که ما هم در اثر توجه به نفس و علائق دنیوی از خورشید ولایت که وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام باشند جدا شده ایم . دنیا همان اسباب بازی فروشی است ( انما الحیات الدنیا الا لعب و لهو ؛ همانا زندگانی دنیا جز بازیچه چیز دیگری نیست ) که گرم تماشای لذات آن شده ایم و تا زمانی که مشغول تماشای لذات زودگذر و فانی دنیا هستیم متوجه امام زمان علیه السلام نخواهیم بود .

حافظ شیرازی هم می گوید :

اگر از وسوسه نفس و هوی دور شوی         بی شکی ره ببری در حرم دیدارش

خلاصه اینکه دستمان را از دست پدر رها کرده ایم و گم شده ایم و الان می گوئیم چرا آقا نمی آید ؟ واقع این است که امام زمان علیه السلام که همواره حاضر هستند ، ایشان غایب نیستند بلکه ما هستیم که غایب هستیم . زمانی که از نفس رها شدیم و از غیبت بیرون آمدیم به درک حضور امام زمان علیه السلام خواهیم رسید .

او حاضر و منتظر آمدن ماست ....

ادرکنی ادرکنی ادرکنی یا مولای یا صاحب الزمان