داستان راستان

رسول اکرم صلوات الله و سلامه علیه و دو حلقه جمعیت

رسول اکرم علیه السلام وارد مسجد مدینه شد ، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته ای حلقه ای تشکیل داده سر گرم کاری بودند . یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تربیت و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند . هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد . به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود :« این هر دو دسته کار نیک می کنند و بر خیر و سعادتند» آنگاه جمله ای اضافه کرد : لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام ، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست .