آیت الله العظمی سید علی حسینی خامنه ای

رهبری عزیز و بزرگوار به وسعت ایران به ژرفای تاریخ

آذربایجان :

همان طور که از نام « سید علی خامنه ای » بر می آید ، اصلیت ایشان به آذربایجان و خامنه بر می گردد . خانواده پدری ایشان اهل تبریز و خامنه هستند ، علت آن هم مهاجرت جد ایشان از تفرش به این استان است . صحبتهای شور آفرین ایشان در جمع مردم آذربایجان به زبان آذری هنوز هم خاطره انگیز است .

تهران :

کلی از مبارزات سیاسی ایشان در این شهر بوده است . بعد از انقلاب هم کلا ساکن تهران بوده اند . بسیاری از وقایع مهم زندگی ایشان در تهران بوده است ، زندان های ساواک ، مبارزات پیگیر ، مجروحیت و .....

قم :

پس از دو سال در نجف بودن ، اواخر سال 1377 « سید علی » جوان به قم آمد تا ببیند درس کسی نظرش را می گیرد یا نه ، که گرفت ! شش سال سکونت ، درس ، مبارزه ، سخنرانی ، و ..... در قم سالهای پر جنب و جوش و با حرارتی را برایش به همراه داشت، به اضافه دو بار دستگیر شدن ! در 25 سالگی بود که پدرش بیمار شد و گفت برگرد مشهد ؛ اما او فکر می کرد که دنیا و  آخرتش در قم است ، مردد شد و رفت پیش یک آدم اهل دل  و بعد از آن به این نتیجه رسید ؛ خدایی که دنیا و آخرتش را در قم  قرار داده بود می توانست 976 کیلومتر جا به جا کند ! این بود که برگشت به مشهد .

مرکزی / تفرش :

جد ایشان در تفرش بوده اند . اجداد ایشان که به امام سجاد علیه السلام می رسند به دلیل ظلم و جور عباسیان به مناطق مرکزی ایران و تفرش می آیند . البته ماموران عباسی « سید فخر الدین » را در تفرش دستگیر و شهید می کنند که مزار ایشان در میقان اراک است . لازم به ذکر است جد بزرگوار رهبر معظم انقلاب در روستای هزاوه از توابع شهرستان اراک مدفون است و حضرت آقا هر از چند گاهی به دور از چشم مردمان به زیارت جدشان مشرف می شوند . 

اصفهان / نجف آباد :

پدر بزرگ مادری ایشان اهل نجف آباد هستند . در سفر به اصفهان هم ایشان به جز اصفهان فقط به نجف آباد رفتند که مردم آن جا هم استقبال پرشور و بی نظیری داشتند .

استان های جنوبی کشور :

تسلط ایشان به زبان عربی و سخن گفتن به عربی فصیح ، کلی محبوبیت در مناطق جنوبی و عرب نشین برای ایشان به ارمغان آورده است ، حالا دنیای عرب به کنار !

یزد :

مادر بزرگ مادری ایشان اهل این شهر بوده اند .

خراسان رضوی / مشهد :

این جا که دیگر محل تولد«سیدعلی» است . در سال 1318 بود که در خانه ای محقر و خانواده ای مذهبی به دنیا آمد . در مکتب ها و مدارس همین شهر بود که با نواب صفوی آشنا شد و شعله های مبارزه در او شعله ور شد . در دوران مبارزات هم سخنرانی های او و رساندن پیام های امام به علما تاثیرات زیادی در مشهد انقلابی داشت .

سیستان و بلوچستان :

در سال های 55 و 56 بود که مبارزان سابقه دار دور همدیگر جمع شدند ، همان هایی که بعدها شدند هسته اصلی« جامعه روحانیت مبارز».در گیر و دار همین فعالیتها بود که رژیم« سیدعلی» جوان را دستگیر می کند و می فرستد به « ایرانشهر » . البته « سیدعلی » آن جا هم بی خیال نمی شود و شروع می کند به تبلیغ اسلام ، روحانیت ، وحدت شیعه و سنی و..... نماز جمعه شیعیان شهر را راه می اندازد و با « مولوی قمر الدین » سنگ بنای هفته وحدت را می گذراند . در همین اوضاع و احوال سیل گسترده ای می آید و تمام شهر را به هم می ریزد . حالا « سیدعلی » گروه امداد و روحانیت را شکل می دهد و امداد رسانی می کند . البته همین موضوع باعث می شود که او از نزدیک با اوضاع وخیم مردم آن منطقه آشنا شود و مردم آن جا هم او را شناختند . در سال 57 هم که اوضاع مملکت به هم ریخت ، او به مشهد رفت .